تحولات منطقه

قدس آنلاین-عباس جعفری:نیمه ی ماه شعبان المعظّم هر سال هجری قمری مصادف است با طلوع خورشید درخشان جهان بشریّت و مروارید فروزان اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، احیاگر معالم دین و نابود کننده ی ظلم و ستم و شوکت تجاوزکاران و برقرارکننده ی حکومت عدل در سرتاسر جهان و بزرگ منادی توحید و عدالت و وارث راستین پیـامبر اعـظم(ص) و ائمـه ی معصـومین(ع) حضرت حجت بن الحسن العسکری، مهدی موعود (عج). ضمن عرض تبریک به عموم منتظران واقعی و حقیقی، مقاله ی کوتاه زیر را تقدیم علاقه مندان ارجمند می کنم:

در انتظار فجر عدالت و آزادی
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

1 ـ میلاد نور
قلب عالم امکان و منجی عالم بشریّت حضرت مهدی(ع) در نیمه ی ماه مبارک شعبان سال 255 هـ . ق چشم به جهان گشودند(1) . پدر بزرگوارشان حضرت امام حسن عسکری(ع) و مادر گرامی آن حضرت، خانم نرجس [نرگس] خاتون می باشد.
در شب ولادت، عمه ی امام عسکرى(ع) بانو حکیمه خاتون به دستور ایشان در منزل ماند. امام(ع) به حکیمه خاتون فرمودند: « امشب منتظر تولد فرزندى هستم از نرجس». حکیمه با تعجب پرسید، چطور ممکن است؟!(زیرا اثرى از حمل در او ندیده بود). امام(ع) فرمود: « او بسان مادر موسى(س) است که هیچ کس نمى دانست باردار است، زیرا فرعون شکم زنان حامله را پاره مى کرد».
طبق نقل حکیمه، خداوند در آن شب فرزندى به امام عسکرى(ع) عنایت کرد و چنین اراده فرموده بود که دشمنان، هرگز قدرت دسترسى به او را پیدا نکنند و چنین اراده کرده بود که او «وارث مستضعفان» در روى کره ی زمین بشود: « و نُرید أن نمنّ على الذین استضعفوا فی الأرض ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثین»( 2) .
طبق حکمت الهى در فاصله ی کوتاه سال 255 تا 260 هـجری ،ایشان به طور مخفی زندگی می کردند و در خدمت پدر بزرگوارشان آماده ی احراز مقام امامت و رهبرى مسلمانان و بر عهده گرفتن مسئولیت سنگین آنان بودند.
با شهادت حضرت امام عسکری(ع) در سال 260 هجری، دوران غیبت آغاز و مدت 75 سال(غیبت صغرى)، حضرت مهدى(ع) در پنهانى زندگى مى کردند و مردم بدان صورت که بتوانند حضورى خدمت ایشان مشرف و مشکلات خودشان را در میان بگذارند، امکان نداشت ولى دائماً از انوار و برکات مقدس او بهره مند مىشدند. دسترسى مردم به واسطه ی نائبان خاص او از سال 255 تا 330 هـ . ق صورت می گرفت.

2 ـ راز غیبت
فلسفه و راز حقیقى غیبت براى عموم مردم بیان نشده است و به غیر از اولیاء خاص الهى[پیامبران و امامان معصوم(ع)] از آن اطلاع ندارند؛ ولى بطور کلى از میان ادله ی عقلى و نقلى مى توان فوایدى را براى آن بدست آورد:

الف) امتحان و آزمایش مردم
به واسطه ی همین مسئله غیبت است که خداوند می خواهد بندگان خودش را بیازماید تا حجت برآنها روشن شود که آیا ایمان واعتقاد واقعى به مبدأ جهان و مصالح او دارند یا خیر؟ باید روشن شود که مؤمنان واقعى در مواقع حساس و هنگامی که دسترسى حضورى به رهبران ممکن نیست کیانند؟ آیا صرف ادعا بر اینکه ما به خداوند و به پیشوایان او یعنى ائمه معصومین(ع) ایمان داریم کافى است یا اینکه مى بایست با آزمایش و امتحان این ایمان واعتقاد سنجیده شود. در نتیجه اگر کسانى در عصر غیبت طبق فرمان الهى، محکم و پا برجا ایستادند و از مشکلات نهراسیدند و وظایف و دستورات الهى(فروع دین و اعتقادات صحیح) را دنباله روى نمودند. بحق آنان، مؤمنان حقیقى و از رستگاران مى باشند.

ب) محفوظ ماندن از بیعت
یکى از دلائل غیبت محفوظ ماندن از بیعت با ظالمان، مستکبران و ستم-کاران است، بطورى که بعد از ظهور، حجت برهمگان تمام مى باشد. چنانچه در روایتى از امام هشم حضرت علىّ بن موسى الرضا(ع) نقل شده است که فرمود: «گویا شیعیانم را مى بینم که بعد از مرگ سومین فرزندم در جستجوى امام خود مى گردند ولى او را نمى بینند»، سؤال شد چرا؟ فرمود: «چون امامشان غایب است». عرض شد: چرا غایب مى-شود؟ فرمود: «براى اینکه وقتى با شمشیر(سلاح) قیام نمود بیعت هیچ کسى بر گردنش نباشد».( 3)

ج) خوف برکشته شدن
از دلایل دیگر راز غیبت، محفوظ ماندن از کشته شدن به دست نابکارران و دشمنان بشریت مى باشد که با پیش آمدن مسئله ی غیبت، وجود مقدس حضرت ولىّ عصر(ع) سالم باقى مى ماند و تا هنگام ظهور ایشان(زمان آن فقط، نزد خداوند متعال مى باشد) که فرا رسد با قیام الهى خود ظلم وستم را نابود و عدل و عدالت را در سراسر گیتى بر قرار مى-نماید؛ ان شاء الله.
هرگز مبادا مسئله ی کشته شدن امام زمان(ع) را با شهادت پدران بزرگوارش تطبیق و مقایسه نمود زیرا موقعیت وشرایط زمانى متفاوت مى باشد. ائمه ی معصومین(ع) قبل از ایشان، با پذیرا شدن شهادت، امام دیگرى مسئولیت امامت را عهده دار مى شد ولى طبق اراده ی الهى، مسئله-ی امامت با وجود مقدس حضرت مهدى(ع) خاتمه پیدا مى کند و در صورتی که ایشان نیز غایب نمى شدند و مسئله ی شهادت و کشته شدن براى ایشان پیش مى آمد بر خلاف مصلحت الهى مى بود و زمین از حجت خداوند خالى مى ماند. درحالی که در اراده ی خداوند مقدر شده است که می بایست حق بر باطل پیروز شود و این تقدیر الهی(پیروزى حق بر باطل) به دست مبارک مهدى موعود(عج) و در آخر الزمان واقع می گردد.
3 ـ انتظار فرج
حضرت امام خمینی(ره)، بنیان گذار نظام مقدس جمهورى اسلامى ایران در یکى از بیانات خود فرمودند: « انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است».(4 ) به حق که این سخن چقدر پر معنى است. مسئله ی انتظار، دارای بار معنایى فراوانی از جهت کاربرد ادبى و استعمال در فرهنگ اسلامى دارد و از طرف دیگر مسئله ی آخر الزمان و انتظار ظهور مهدى موعود داراى مضامین و معانى والا و مقدسى نیز مى باشد. در روایتى از قول پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمودند: « أفضل أعمال أمتى انتظار الفرج من الله عز وجلّ»( 5)یعنى: بهترین و با فضیلت ترین اعمال و کارهاى امت من، انتظار رسیدن فرج از نزد خداى عزیز و جلیل مى-باشد. و روشن است که فرج حقیقى و نهایى برپایى حق و عدل بجاى ظلم و ستم و کفر در روى زمین مى باشد که تحقق این مسئله طبق آیات قرآن و روایات اسلامى در آخر الزمان به وقوع مى پیوندد.
منتظران واقعى مهدى(ع) در طول تاریخ انتظار و هم اکنون به دنبال تحقق عدالت راستین درونى و بیرونى هستند که لازمه ی این چنین عدالتى، امید، تحرک، شور، حماسه، مقاومت، نفى باطل وطلب حق، خروش، صلابت و قیام(ضد قعود وسکون) بهمراه اعتقاد صحیح توحیدى، محمّدى، علوى و عمل به واجبات وترک محرمات مى باشد.
در کنار این واجبات(بلکه در متن این اعمال) مسئله ی امر به معروف و نهى از منکر، پاى بندى به اخلاق حسنه ی اسلامى و آمادگى نظامى از اهمیت ویژه اى برخوردار است.
انسانِ مسلمان و منتظر یک قیام بزرگ و یک انقلاب عظیم جهانى، آیا ممکن است که خود هیچ آمادگى براى حضور در این درگیرى و کمک به آن نداشته باشد؟
امام صادق(ع) مى فرماید: « لیُعدّن أحدکم لخروج القائم و لو سهماً، فإن الله اذا علم ذلک من نیّته رجوتُ لأن یُنسى فى عمره حتى یدرکه و یکون من اعوانه و انصاره»(6 ). یعنى: هرگاه یکى از شما براى قیام قائم[مهدی موعود] اسلحه تهیه کند، اگرچه یک تیر باشد، امید است خداوند عمر او را دراز کند تا ظهور و فرج او را درک نماید و از یاوران ایشان باشد.
در اینجاست که اندیشه ی شوم و باطل قاعدی گرى و دروغ گویان طرفدار امام زمان(ع) (انجمن حجتیه در قبل از انقلاب اسلامی) روشن مى شود که چقدر اسفبار و ضد انتظار است! زیرا به خود زحمت نداده اند تا بفهمند معناى انتظار و فلسفه ی غیبت چیست؟
اینان انتظار وطرفدارى از امام زمان(ع) را به معنى کمک کردن و ازدیاد ظلم و ستم، همراه با سکوت و قعود و خاموشى مى دانند. یعنی انتظار مساوى است با کسب بى لیاقتى و عدم حضور. اینان روایاتى را که سخن از قیام مردان مصلح و انقلابى در عصر غیبت را بیان می کند را هم ندیده اند! روایاتى که خبر از قیام مردمى از مشرق زمین مى دهد که زمینه براى ظهور و قیام جهانی حضرت مهدى(عج) را فراهم می آورند. باید بهوش باشیم و ارزش هایى که به واسطه ی انقلاب شکوهمند اسلامى ایران و در سایه اصل مترقی ولایت فقیه با جان فشانى جوانان فداکار و شهدا و جانبازان و اُسرا و... بدست آمده است را قدر بدانیم و فریب نیرنگ بازی هاى سالوسان خنّاس صفت را نخوریم [کسانی که با انواع توطئه ها و شیطنت ها از جمله ساخت فیلم مستند " ظهور بسیارنزدیک است"و ...با عقائد مردم بازی می کنند!؟] و با حمایت بى دریغ از نظام اسلامى و رهبری دور اندیش و آگاه [حضرت آیت الله العظمی خامنه ای"دام ظله"]در آینده اى نزدیک شاهد ظهور منجی جهان حضرت مهدى(ع) باشیم؛ ان شاء الله.
4 ـ انقلاب اسلامى زمینه ساز قیام جهانى مهدى(ع)
احادیث فراوانى در کتب حدیث وتفسیر از زبان گهربار پیامبر گرامى(ص) و ائمه ی معصومین(ع) نقل شده است که حقایق و واقعیت هاى زیادى را به اثبات مى رساند مانند اینکه ایرانیان وفادارترین امّت ها به اسلام مى-باشند و یا اینکه ایرانیان بیشترین بهره را از اسلام دارند.
در حدیثى نقل شده است که فرمود: « ضربتموهم على تنزیله و لا تنقضى الدنیا حتى یضربوکم على تأویله»( 7) یعنى: «دنیا به پایان نمى رسد تا روزى که ایرانیان با شما اعراب بر اساس تأویل قرآن جنگ مى کنند چنانچه شما ابتدا بر اساس تنزیل قرآن(اسلام آوردن ایرانیان) با آنها جنگ کردید.
همچنین پیامبر گرامى(ص) فرمود: « یخرج ناسٌ من المشرق فیُوطّون للمهدى سلطانه»( 8). یعنى: در آخر الزمان، گروهى از مشرق زمین قیام مى کنند و زمینه را براى انقلاب جهانى مهدى(ع) فراهم مى آورند.
و بالآخره در روایتى آمده است که حضرت امام محمد باقر(ع) مى فرماید:
« کأنّى بقوم قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحق فلا یُعطونه ثم یطلبونه فلا یُعطونه فاذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم على عواتقهم فیعطون ما سألوا فلا یقبلونه حتى یقوموا و لا یدفعونها الا الى صاحبکم...»(9 ). یعنى: گویا مى-بینم که مردمى در مشرق زمین قیام کرده اند حق را طلب مى کنند ولى به آنها نمى دهد پس از آن دوباره حق را مى خواهند، باز امتناع مى ورزند، ولى این دفعه مردم شمشیرهاى خود را ـ کنایه از سلاح و اسلحه ـ برشانه ها مى نهند و بالأخره، حکومت تسلیم خواسته هاى آنان مى شوند ـ ولى این بار نمى پذیرند(تا رژیم فاسد را ساقط مى نمایند) و این حکومت خود را رها نمى کنند تا تحویل صاحب شما [حضرت مهدى(عج)] مى دهند... ؛ ان شاء الله تعالى.


 

پی نوشت:

1 ـ مرحوم شیخ مفید(ره)؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد: 346، مرحوم علامه مجلسی(ره)، بحار الانوار ج51.
2- سوره قصص / 5.
3 - امینى(ابراهیم)، دادگستر جهان ص229.

4 - مرحوم حضرت امام خمینى(ره)، صحیفه نور.
5- مرحوم مجلسى(ره)، بحار الانوار ج 52.
6 - همان ج 52.

7 - محمدى رى شهرى(محمد)، تداوم انقلاب اسلامى ایران تا انقلاب جهانى مهدى(ع) ص25.
8- همان ص35.
9 - همان ص 26.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.